جستجوگر پیشرفته






موضوع : رنگارنگ , اطلاعات عمومی , اختلالات یادگیری ,

دانش آموز ديرآموز كيست

تقریبا ۱۳% دانش آموزان مدارس عادی دیر آموز هستند، بنابراین مهارت آموزی این کودکان باید مورد توجه زیادی قرار گیرد و این مساله نیازمند آن است که یک دوره آموزشی برای معلمان دوره ابتدایی گذاشته شود و نیز یک کمیته تخصصی بر عملکرد مدارس نظارت داشته باشد. تنها در این صورت است که مهارت های کلامی و همچنین رشد هوشی دانش آموزان دیر آموز می تواند پیشرفت کند و به حد دانش آموز عادی برسد.

تعريفي كه از دانش آموزان ديرآموز مي توان ارائه داد بر پايه اصول خاصی است:

-اين دانش آموزان از نظر بهره هوشي بين 70 تا 84 قرار دارند و داراي عملكرد طبيعي ضعيف هستند.

-اين دانش آموزان تنها در حيطه مهارت هاي تحصيلي داراي عملكرد ي محدودتر و ضعيف تر نسبت به همسالان خود هستند.

-ديرآموزان نيز مانند همسالان خود داراي تفاوت هاي فردي در حيطه هاي مختلف رفتاري هستند.

-دانش آموزان ديرآموز فاقد مشكلات اساسي در رفتار انطباطي هستند و فقط در يك حيطه يعني تحصيلات كاربردي با مشكلاتي مواجه هستند.

نتیجه تصویری برای دانش آموز دیرآموز کیست

دانش آموزاني كه به عنوان دير آموز به مدرسه عادي معرفي مي شوند داراي يكي از دو شرايط زير هستند:

1          - دانش آموزاني كه به علت محدوديت هاي محيطي ،خانوادگي، فرهنگي و اجتماعي دچار محدوديت شناختي شدند و در آزمون هوش نمره لازم را كسب نكرده اند.

 اين گروه اگر در محيط آموزشي خوبي قرار بگيرند نواقصات اوليه را جبران كرده و احتمالاً در ارزيابي بعدي در طبقه متوسط قرار خواهند گرفت. پس شايسته نيست كه تنها به دليل آنكه دانش آموز دير آموز معرفي شده است در كلاس درس كنار گذاشته شود و يا مورد تبعيض قرار گيرد.

 2 - دانش آموزاني كه عليرغم داشتن امكانات محيطي مطلوب دير آموز تشخيص داده شدند. عملكرد اين 

گروه در كلاس با نمره هوشي آنان مطابقت دارد.

آنچه اهميت دارد اينست كه نبايد و نمي توان مشكل دير آموزي كودك را قطعي فرض كرد چراكه درصد قابل ملاحظه اي از ديرآموزان در گروه اول جاي دارند. از سوي ديگر بسياري از كودكاني كه به عنوان عادي در مدارس حضور دارند در اصل ديرآموزند.

درست است كه كودك ديرآموز داراي محدوديت هايي در امكانات و قابليت هايش براي يادگيري مناسب با توان همسالانش مي باشد اما هيچ دو كودكي را نمي توان يافت كه از نظر امكانات و استعداد كاملاً شبيه هم باشند. از سوي ديگر وظيفه آموزش و پرورش پروراندن تنها تعدادي نخبه نيست بلكه آموزش مناسب حق همه دانش آموزان است.

برخی ویژگیهای کودکان دیر آموز:

این کودکان تمرکز و دقت کافی ندارند و نیز علاقه ای برای انجام کارهای ابتکاری و نیازمند فکر از خود نشان نمی دهند. آنها توانایی طرح نقشه و برنامه ریزی برای خود و دیگران را ندارند، گرچه ممکن است با ممارست و تمرین در کارهای عملی موفق شوند. بنابراین اشتغالات فنی و حرفه ای و ورزشی در رشد و پرورش شخصیت این افراد بسیار مؤثر است زیرا این افراد علاقه زیادی با آن نشان می دهند. در زیر به برخی از ویژگیهای بارز این کودکان اشاره کرده ایم:

- در یادگیری مطالب و درک مفاهیم نسبت به همسالان خود کند تر هستند.

- روابط پیچیده را نمی توانند به خوبی از هم تشخیص دهند.

- در یادگیری مطالب درسی نیاز به تمرین بیشتری دارند.

- دامنه معلومات عمومی آنها نسبت به سایر بچه ها محدودتر است.

- در خواندن و فهمیدن کتاب های درسی دچار مشکل هستند.

برخی از والدین و یا معلمان به دلیل نا آگاهی و بدون توجه به محدودیت های ذهنی کودکان آنها را سرزنش و با دیگر بچه ها مقایسه می کنند. این عمل آنها موجب یأس و دلزدگی در کودک شده و این احساس را در او به وجود می آورد که به درد هیچ کاری نمی خورد.

مسائل رفتاري

برخي از معلمان معتقدند كودكان دير آموز پرخاشگر، بي توجه و ناسازگارند يا اين كه با كسي ارتباط برقرار نمي كنند. مشكلات رفتاري اين دانش آموزان دروني و ذاتي نيستند بلكه واكنشي است نسبت به فقدان خدمات، برخوردها و نگرش مناسب از سوي معلمين و همكلاسان آنها در مدرسه ، توقعات غيرواقع بينانه از آنها، نگرش منفي نسبت به حضور آنها در مدارس عادي، تمسخر، سرزنش و تنبيه ، موجب بروز و دوام مشكلات رفتاري در اين كودكان است.

مسائل شناختي

حافظه نقشي كليدي در يادگيري دارد. به نظر مي رسد كه خصوصاَ دانش آموزان واجد ديرآموزي در زمينه حافظه كه يكي از آيتم هاي مهم هوش است كندتر از متوسط كلاس هستند اما جبران اين محدوديت با تمهيدات مناسب در كلاس امكان پذير است.

به نظر مي رسد كه حافظه كوتاه مدت اين كودكان داراي دامنه محدودتري است و جانشيني در آن سريع تر اتفاق مي افتد. يكي از علل فراموشي آنها همين است.

كودكان ديرآموز در بكار بردن راهبردهاي حافظه منفعل هستند. راهبردهاي مهم براي بهبود حافظه اين كودكان عبارتند از: تكرار و مرور ذهني، سازمان بندي مطالب، ساختن داستان در مورد مطلب، تصويرسازي ذهني و … كه معلمين بايد خود به اين موارد مسلط بوده و آنها را به دانش آموزان نيز آموزش دهند.

 

مشكلات توجهي

يكي از مهم ترين مشكلات اين دانش آموزان و دانش آموزان ديگر حواس پرتي و عدم ابقاء توجه است. لازم است كه معلم عوامل مخل توجه را شناسايي كرده و در حين تدريس از كلماتي استفاده كند كه عيني و ملموس و بدون ابهام باشد. مشكلات توجهي كودكان اغلب با تغييرات كوچكي در كلاس و روش تدريس بهبود مي يابند.

 عوامل مخل توجه عبارتند از:

عوامل مربوط به خود دانش آموز

عوامل مربوط به محيط آموزشي

عوامل مربوط به محتوا و روش تدريس

 

تلقين پذيري

همه ما تا حدودي تلقين پذيريم. كودكان ديرآموز به دليل محدوديت در يادگيري، شكست هاي مداوم و تحقير و سرزنش اطرافيان داراي اعتماد به نفس كمي هستند به همين خاطر بيشتر تحت تاثير القائات ديگران قرار مي گيرند. اغلب اتفاق مي افتد كه كودك پاسخ را مي داند اما به دلايل فوق از ديگران تبعيت كرده و حرف آنها را تكرار مي كند. در اين گونه موارد معلم نبايد او را مسخره و يا سرزنش نمايد. بلكه بايد سوال را دوباره تكرار نموده و كودك را راهنمايي نمايد تا پاسخ صحيح را ياد بگيرد.

 

سرعت تفكر

كودكان دير آموز كند هستند. آنها هم در يادگيري و هم در زمان واكنش يعني پاسخ به معلم كند هستند. زمان واكنش دانش آموز به مولفه هاي توجه، داشتن حالت هوشياري، تفسير محرك ها، فعال كردن خزانه كلمات و….. وابسته است.عدم توجه معلم به اين موارد موجب مي شود كه كودك فرصت لازم را براي پاسخگويي نداشته باشد.

بهترين كاري كه معلم مي تواند انجام دهد اينست كه بر روي توجه اوليه كودك متمركز شود. گفتن عبارات زود باش و تندتر،مشكلي را حل نمي كند. معلم بايد به كودك بياموزد كه ابتدا به معلم نگاه كند و خوب گوش كند. سپس سوال را با زبان خود تكرار كند و آنگاه پاسخ دهد.

تكانشگري

كودكان ديرآموز قبل از اين كه فكر كنند جواب مي دهند. نوبت را رعايت نمي كنند و عجول هستند. از معلم انتظار مي رود كه: نصيحت نكند ،سرزنش نكند ، و رعايت نوبت را به كودك ياد دهد.

 

کمک به یادگیری کودک دیر آموز

نکته مهم در رابطه با کمک به کودک دیر آموز دوری از هرگونه نگرش منفی و به دور از تعصب در زمینه یادگیری این کودکان است، بنابراین باید این نگرش را در میان جامعه آموزشی و نیز خانواده ها تقویت کرد که کودکان دیرآموز نیز مانند سایر افراد عادی جامعه هستند و نباید آنها را استثنایی تلقی کرد؛ والدین در این زمینه نقش مهمی دارند. آنها به عنوان مربیان طولانی مدت باید بین خانه و مدرسه همکاری و ارتباط مستمر و فعال تری ایجاد نمایند. همچنین معلمان باید آموزش مناسب و دوره های مربوط را گذرانده باشند تا شناخت کافی از این کودکان و چگونگی ارتباط با خانواده های آنها را داشته باشند، ولی از آنجا که هنوز در سیستم آموزشی ایران شناخت کافی از کودکان دیر آموز وجود ندارد، لذا پیگیری های لازم در مورد این نوع کودکان صورت نمی گیرد. در اینجا راهکارهایی به منظور کمک به کودک دیر آموز مطرح کرده ایم که می تواند کارآمد باشد.

- لازم است خانواده ها، به طور پیوسته و مؤثر با معلمان همکاری کرده و نیز این ارتباط متقابل باشد.

- کودکان دیر آموز را در کلاسهایی قرار دهیم که دانش آموزان کمتری داشته باشند.

- معلم کودک را به صورت انفرادی آموزش دهد و به تدریج او را درگیر فعالیت های گروهی و تدریس جمعی نماید.

- پیشرفت کودک هر هفته ثبت شود، در این مورد از وجود یک مشاور نیز می توان کمک گرفت.

- طریقه یادگیری به شکل مرحله به مرحله و از ساده به مشکل و در حجم کم انجام شود.

- یادگیری دروس با تکرار زیاد صورت گیرد و از بیان لفظی دانش آموز استفاده شود.

- در هنگام پاسخ های درست و یا نادرست کودک، عکس العمل فوری همراه تشویق، تحسین و در صورت لزوم از تنبیه خفیف استفاده گردد.

هدف از آموزش كودكان ديرآموز فقط كسب مهارت هاي آموزشي نيست بلكه بايستي مهارت هاي اجتماعي نيز مورد توجه قرار گيرد پس نقش خانواده را جدي بگيريم



امتیاز :

برچسب ها : آموزش و پرورش شهرستان بیرجند , کودکان دیرآموز , معلمان فردا , معلم فردا , نحوه تشخیص دانش آموز دیرآموز , مهارتهای اجتماعی , آزمون هوش،بهره،هوشی , دانش آموزان دیرآموز , ابلاغ معلم , مدارس استثنایی ,
دانش آموز دیرآموز یعنی چه ؟ نوشته شده در پنجشنبه 1398/06/28 ساعت 0:51

مطالب مرتبط



ارسال نظر برای این مطلب


کد امنیتی رفرش





لینک دوستان
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به moalleman می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است .